سفارش تبلیغ
صبا ویژن

رسم عاشقی
نسیم دانه را از دوش مورچه انداخت... مورچه دانه را دوباره بر دوشش گذاشت... رو به خدا کرد و گفت: گاهی یادم میرود بودنت را... کاش بیشتر نسیم بوزد... 
قالب وبلاگ

*بسم الله الرحمن الرحیم*

پیام‌هاى احیاگرى عاشورا(قسمت چهارم)

با گذشت زمان، اغلب ظواهرى از یک حرکت انقلابى و نمودهایى سطحى از آن باقى مى‌ماند و اهداف اصلى و درونمایه حقیقى آن متروک و منزوى یا کمرنگ مى‌شود و در بدترین شرایط، بـرخـى (بـدعت)ها جایگزین (سنّت)ها مى‌شود و روح دین مسخ گشته، اسکلتى بى جان باقى مى‌ماند.

در اینجا رسالتِ (احیاگرى) و (بدعت ستیزى) پیشوایان دینى و عالمانِ ربّانى ایجاب مى‌کند کـه در جـهـت زنـده سـاختن دوبـاره شـعارها، اهداف و جوهره اصلى دین، قیام و اقدام کنند و بدعت‌ها و بدعت‌گزاران را بـشناسانند تا راه دین، بى ابهام و بى غبار، باقى بماند و روندگان این صراط، به حیرت و ضلالت گرفتار نشوند.

امامان شیعه، یکایک رسالتِ احیاگرى دین را داشته‌اند و هر یک از مظاهر اسلام را که از یاد مى‌رفته یا تحریف مى‌شده است، در چهره راستین و بى‌تحریفش مى‌نمایانده‌اند. حتّى درباره امام زمـان (عج) نـیـز تـعـبـیـر (مـحـیى شریعت) و از بین برنده (بدعت) به کار رفته است و در دعا از خـداوند مى‌خواهیم که به دستِ آن منجىِ موعود، آنچه را که به دست ظالمان از معالم و نشانه‌هاى دیـن و دیـنـدارى از مـیـان رفـتـه و مـرده اسـت، زنده سازد: (وَ اءَحْىِ بِهِ ما اَماتَهُ الظّالِمُونَ مِنْ مَعالِمِ دیـنـِکَ). (1) در دعـاى دیـگـرى خـواسـتـار ظهور آن حضرت و احیاء سنّت‌هاى پیامبران و تجدید ابعاد از میان رفته دین و احکام تغییر یافته مى‌شویم.(2)

عاشوراى حسینى، برنامه‌اى احیاگرانه نسبت به دین و جلوه‌هاى گوناگون آن بود، تا در سـایـه بذل خون و نثار جان، دین بر پا شود و سیره پیامبر اسلام سرمشق عملى مسلمانان گردد. و عزّت دین خدا به جامعه بازگردد.(3)

تـلاش و برنامه‌هاى احـیـاگـرانـه ائمـه مـعـصـومـیـن (علیهم السلام) و پـیروانشان در احیاگرى نسبت به اصـل حـادثـه عـاشورا و ارزش‌هاى آن و مقابله با سیاستِ دشمن در کتمان واقعه و مسخ جریان و به فـرامـوشـى سـپـردن خـون‌هاى مطهّر عاشورایى، برنامه دیگرى در راستاى دین احیاگرى است و پـیـامـش، ضـرورت تـبـیـین اهداف و روشنگرى اذهان و زنده نگهداشتن شعائر و حماسه‌ها و یادها و خاطره‌هاست .

احیاگرى

در بـسـیـارى از نـهـضـت‌ها، پس از مدتى که از دوران آغازین آن مى‌گذرد و کسانى به ناروا بر مـسـنـد قـدرت و ریـاسـت تکیه مى‌زنند، هدف‌هاى نخستین و ارزش‌هاى متعالى که در شعارهاى نهضت مطرح مى‌شده، کمرنگ مى‌شود، یا فراموش مى‌گردد. آنچه از دین نیست (بدعت) وارد دین مى‌شـود و آنـچـه از پـایه‌هاى اصلى و اوّلیه انقلابِ دینى و مکتبى است، از یاد مى‌رود و رویّه‌هایى مغایر با سنت‌هاى نخستین رایج مى‌شود و قانون و حکم الهى نقض مى‌شود.

مـردم نـیـز بـتـدریـج، بـه ایـن انـحـراف‌هـا و بدعت‌ها خـو مى‌گیرند و عـکـس العـمـل چـندانى از خود نشان نمى‌دهند. گاهى از شعائر و برنامه ها و سنّت‌ها، اسکلتى بى روح و تشریفاتى ظاهرى بر جاى مى‌ماند که چندان اثرگذار هم نیست .

در چنین موقعیّت‌هایى، دلسوزان آن نهضت یا وارثان آن مکتب و دین، براى احیاى مجدّد پیام‌ها و محتواها و دعوت‌ها و هدف‌هاى آغازین، دست به کار مى‌شوند، تا جامعه خفته را بیدار کنند و به اصـول مکتـب و بایدهاى دین توجّه دهند. این کار، گاهى با فدا شدن و بذل مال و جان همراه است و احیاگران سنّت‌هاى دینى باید خود را فدا کند تا جامعه بیدار و دین احیا شود.

نهضت کربلا هم یک حرکت احیاگرانه نسبت به اساس دین و احکام الله بود. در مطالعه سخنان امام حـسـیـن (علیه السلام)، تـکـیـه فـراوانـى روى احـیاى دین و اجراى حدود الهى و احیاى سنّت و مبارزه با بدعت و فساد و دعوت به حکم خدا و قرآن دیده مى‌شود.

منابع:

1- صحیفه سجادیه، دعاى 47 .

2- وَ اَحـْىِ به سُنَنَ المُرسَلینَ و دارِسَ حُکْمِ النَّبَیّینَ وَ جَدِّدْ به ما اَمْتَحى مِنْ دینکِ و بُدِّلَ مـن حـُکـمـِکَ حـتـّى تُعیدَ دینَکَ به و على یَدَیْهِ جدیداً غَضَّاً مَحْضاً صحیحاً لاعِوَجَ فیه ولا بِدْعَةَ مَعَه. (مفاتیح الجنان، ص 541، دعا براى امام زمان) .

3- در زیارت آل یاسین خطاب به امام زمان (علیه السلام): (وَ اَظْهِرْ بهَ دین نَبیّکَ) (مفاتیح الجنان، ص 525) و در زیارت دیگرى مى‌گوییم: اَللّهُمَّ و اَعِزَّ بِه الدّینَ بَعْدَ الخُمُولِ وَ اَطْلِعْ بِهِ الْحَقَّ بَعْدَ الاُفُولِ (همان، ص 527) . و در دعاى افتتاح هست: اَللّهُمَّ وَ اظْهِرْ به دینَکَ وَ سُنَّةَ نَبِیِّکَ ... .

 
برگرفته از پیام‌های عاشورا، جواد محدثی .

اللهم صل علی محمد و ال محمد

یاعلی


[ یادداشت ثابت - چهارشنبه 92/9/7 ] [ 7:30 عصر ] [ kebriya ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

به من در کودکی بارها آموخته اند که همه ی آدمها میمیرند ولی کسی به من هیچگاه نیاموخت که همه ی آدمها زندگی نمیکنند و کسی به من نیاموخت که هر تولدی آغاز هر زندگی نیست همانطوری که هر مرگی پایان هر زندگی نمیباشد...
آخرین مطالب
لینک دوستان
آرشیو مطالب
امکانات وب