رسم عاشقی نسیم دانه را از دوش مورچه انداخت...
مورچه دانه را دوباره بر دوشش گذاشت...
رو به خدا کرد و گفت:
گاهی یادم میرود بودنت را...
کاش بیشتر نسیم بوزد...
|
........
|
درباره وبلاگ به من در کودکی بارها آموخته اند که همه ی آدمها میمیرند ولی کسی به من هیچگاه نیاموخت که همه ی آدمها زندگی نمیکنند و کسی به من نیاموخت که هر تولدی آغاز هر زندگی نیست همانطوری که هر مرگی پایان هر زندگی نمیباشد...
لینک دوستان
لینک های مفید
پیوندهای روزانه
برچسب ها
لینک های مفید
امکانات وب |
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |